پرسشنامه تدوین مدل ارتباطی هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی معلمان ورزش مدارس دخترانه

اطلاعات جمعیت شناسی
1.
جنسیت
2.
تحصیلات
3.
ایمیل
4.
شماره تلفن
5.
سن
6.
مقطع
7.
سنوات خدمت
8.
نوع مدرسه
9.
محل جغرافیایی اموزشگاه
پرسشنامه هوش عاطفی
10.
حتی موقعی که تمام تلاش خود را به کار می گیرم باز هم برای کارهایی که انجام نشده است خود را مقصرمی دانم .
11.
می دانم که هر کس مشکلاتی دارد، ولی مشکلات من آنقدر زیاد است که نمی توانم از خودم راضی باشم.
12.
وقتی که متأثر می شوم، قادر نیستم با دقت آن مسئله ای که مرا ناراحت می کند را شناسایی کنم.
13.
بعضی افراد باعث می شوند در من احساس بدی نسبت به خودم ایجاد شود.
14.
وقتی چیزی را خراب می کنم یا وقتی اوضاع برایم بهم می ریزد، به خودم حرفهای سرزنش کننده می زنم غیر از یک بازنده چیزی نیستم نادان ،نادان من هرگز کار خوبی انجام نمی دهم.
15.
از شیوه لباس پوشیدن و رفتار خودم، خجالت زده هستم.
16.
در موقعیت هایی که بایستی از خودم عاطفه نشان دهم احساس ناراحتی نمی کنم.
17.
دست دادن و بغل کردن کسی که از نزدیکان من نیست برایم نامأنوس و غیرطبیعی است.
18.
وقتی که چیزی را دوست می دارم یا می خواهم تا زمانیکه آن را بدست نیاورم فکر آن از ذهنم خارج نمی شود.
19.
اگر چه ممکن است چیزهایی برای اصلاح در من وجود داشته باشد ولی خودم را آنطور که هستم دوست دارم.
20.
چیزهایی را بیان می کنم که بعداً باعث پشیمانی من می شود
21.
لحظاتی هست که خودم را خیلی قوی، توانمند و سرشار از انرژی می بینم.
22.
وقتی که با کسی که عصبانی است مواجه می شوم دست و پای خود را گم می کنم.
23.
من نیاز دارم که متفاوت از دیگران باشم.
24.
وقتی که تصمیم می گیرم که کاری انجام دهم با تمام موانعی که باعث عدم حصول به هدف من است درگیر می شوم .
25.
قادر نیستم از فکر کردن به مشکلات خودم دست بکشم.
26.
لازم است تا زمانی که شخصی را واقعاً نشناخته ایم با او سرد و بی تفاوت رفتار کنیم.
27.
تمام تلاش خودم را به کار می گیرم تا گریه نکنم
28.
گفتن چیزهائی مثل "د وست دارم" برایم مشکل است، حتی موقعی که واقعاً این را احساس می کنم.
29.
من تمام تلاشم را به کار می گیرم حتی اگر کسی ناظر بر کار من نباشد.
30.
خسته و دلتنگ می شوم.
31.
وقتی که افراد لیاقت دارند از آنها تقدیر می کنم.
32.
برای چیزهایی که دیگران حتی به آنها فکر نمی کنند نگران می شوم.
33.
برای پیشرفت نیاز به تشویق و تحریک دیگران دارم.
34.
با افراد هیجانی احساس راحتی نمی کنم.
35.
زندگی من پر از راه های کور (بن بست) است.
36.
از کارم راضی نیستم مگر آنکه کسی از آن تمجید کند.
37.
وقتی از مشکلات فرد دیگری اطلاع پیدا می کنم به سرعت راه حل های متعددی به ذهنم خطور می کند.
38.
من کارهایی را انجام می دهم که مردم از من انتظار دارند حتی اگر موافق آن نباشم.
39.
اطرافیان به من می گویند، در مقابل مشکلات کوچک واکنش بیش از حد نشان می دهم.
40.
هر چقدر که کارها را پیش برده باشم باز هم خودم را بخاطر کم کاری سرزنش می کنم.
41.
من به دلایلی که نمی توانم بفهمم، خودم را بدبخت می دانم.
42.
من به توانایی خودم اعتماد دارم.
پرسشنامه مهارت ارتباطی
43.
وقتی که چیزی را برای دیگران توضیح می دهم، از آنها می پرسم که آیا تا اینجای حرفم را فهمیده اند.
44.
دیگران متوجه صحبت های من نمی شوند.*
45.
سعی می کنم نظراتم را به روشنی بیان کنم.
46.
وقتی دیگران در جریان موضوع صحبت من نیستند، بیان عقایدم برایم دشوار می شود.*
47.
وقتی متوجه سوالی نمی شوم، درخواست می کنم که سوال را روشنتر بیان کنند.
48.
متوجه منظور صحبت دیگران نمی شوم.*
49.
این که از دید دیگران به موضوع نگاه کنم، برایم راحت است.
50.
حتی وقتی که حواسم جای دیگر است، وانمود می کنم که دارم گوش می دهم.
51.
ابراز احساسات برایم دشوار است.
52.
وقتی که حرفی مربوط به موضوع برای گفتن داشته باشم، قطع کردن صحبت دیگران برایم مسأله ای نیست.
53.
وقتی با دیگران حرف می زنم، می توانم از چهره آن ها احساساتشان را بخوانم.
54.
وقتی که می دانم دیگران قصد دارند چه مطلبی را بگویند، زودتر از اینکه تمام کنند جوابشان را می دهم.
55.
وقتی که مجبورم چیزی بگویم که از برداشت ها و واکنش های مخاطب آگاه نیستم، به شدت به هم می ریزم.
56.
می توانم نقاط ضعفم را چنان مخفی کنم که بهانه ای به دست دیگران ندهم.
57.
وقتی که اشتباه کردم، از اینکه اشتباه خود را بپذیرم، نمی ترسم.
58.
بهترین راه برای اینکه به دیگران کمک کنم تا مرا درک کنند، آن است که احساسات، افکار و عقایدم را به آنان بگویم.
59.
وقتی صحبت ها احساس می شوند، میل دارم موضوع را عوض کنم.
60.
وقتی که می فهمم احساسات کسی را جریحه دار کرده ام، از او معذرت خواهی می کنم.
61.
وقتی از من انتقاد می شود، ناراحت می شوم و مقاومت می کنم.
62.
وقتی ناراحت هستم و کسی از من می پرسدکه «ناراحت هستی؟»پنهان نمی کنم.
63.
دوست دارم هرچه زودتر به اصل مطلب بپردازم.
64.
وقتی که با کسی صحبت می کنم، سعی می کنم خودم را جای او بگذارم.
65.
وقتی که کسی در پیدا کردن کلمات مناسب مشکل دارد، با کمال میل آنچه که فکر می کنم او می خواهد بگوید، پیشنهاد می کنم.
66.
دیگران می گویند که من صدایم را بلند می کنم (بلند صحبت می کنم)، اگر چه خودم از این موضوع آگاه نیستم.
67.
به طور طبیعی چنین است که در مکالمات، من بیشتر صحبت می کنم.
68.
این طور فکر می کنم که با حضور من مجلس صمیمی تر می شود.
69.
اگر کسی با من مخالفت کند، احساس ناراحتی می کنم به ویژه اینکه آن شخص تجربه مرا هم نداشته باشد .
70.
به آنچه دیگران می گویند علاقه مند می شوم.
71.
وقتی از کسی انتقاد می کنم، مطمئنم که منظورم عمل و رفتار اوست نه خود او، مثلاً به جای اینکه بگویم: «تو دوست خوبی نیستی»، می گویم: «من با این برخورد تو موافق نیستم» .
72.
من قادرم مشکلات را بدون از دست دادن کنترل عواطفم حل کنم.
73.
به هنگام صحبت با دیگران از واکنش عاطفی خودم به آنچه گفته می شود، آگاهم.
74.
تمایل دارم بحث بر سر موضوعات رنجش آور را به تأخیر بیاندازم.
75.
قادرم با کسی که احساساتم را جریحه دار کرده است، مقابله به مثل کنم.
76.
از بیان مخالفتم با دیگران اجتناب می کنم، چون ممکن است از من ناراحت شوند.